امیر ابوالفضلامیر ابوالفضل، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

زیباترین هدیه خدا*امیرابوالفضل*

هفته اول15ماهگی گل پسرم

سلام گل پسرم  چه عجبببببببببببببببببببببب!!! اینبار وقت شد زودتر وبتو آپ کنم   واقعا جای تعجب داره هااااااااااااااا با اون شیطنتات عزیزم چه جور وقت کردم خودمم موندم؟ جونم برات بگه  اول اینکه مادر جون وباباجون مثل همیشه شرمندمون کردن ووووووووووووووووو برات این دوچرخه خوشمل رو خریدن مرسی مامان و بابای مهربونم و عزیزم دستتون درد نکنه همیشه سلامت باشید انشاا.. بتونیم این محبتهاتونو جبران کنیم خیلی دوچرختو دوست داری وقتی خ مادرجونینا هستیم البته هر روز اونجاییم!!!!  توی حیاط سوارش میشی و من هلت میدم بعضی اوقات هم توی کوچه  عاشق غذا خوردن توی بیرونی برا همین هفته ای2 یا3بار رو حتما شام میریم بی...
26 تير 1392

عشقی از جنس بلور

سلام دنیای من  سلام فرشته زیبای من امیرم میخام از حس زیبایی که نسبت بهت دارم برات بگم حسی که با هیچ چی عوضش نمیکنم  وقتی صورت ماهت رو میبینم وقتی خنده های شیرینت رو میبینم انگار بهشت رو بهم میدن وقتی با اون صدای قشنگت منو صدام میکنی و میگی مااااااااماااااااااان   انگار بهشت رو بهم میدن  روزی صدها بار میبوسمت شاید هم بیشتر وقتی اون دستا و پاهای تپلیت رو میبوسم عششششششششششششششق میکنم   در عجبم چه جوری تونستم اون٩ماه رو صبر کنم تا تو بیای روزی هزاران بار توی ذهنم صورتت رو مجسم میکردم خیلی عجله داشتم تا ببینمت وااااااااااااای اولین باری که دیدمت و بغلت کردمت رو هیچ وقت از یادم نمیره بهترین لحظه عمرم بود ...
26 تير 1392

امیر و آقا موشه!!!

سلام عزیز دلم میدونی میخام امروز برات از اقا موشت بگم  اول اینکه این عکس آقا موشته   امیر عاشق اقا موشه ای هاااااااااااااااااااااااا حالا بذار برات بگم چه جوری و چقدر زیاد دوسش داری   تقریبا از 7ماهگی علاقه ات به اقا موشه شروع شد بین همه عروسکا فقط دوست داشتی با اون بازی کنی از اون روز تا الان هر روز بغلش میکنی باهاش حتی حرف هم میزنی وقتی از بیرون میاییم خونه بدو بدو میری و بغلش میکنی نوازشش میکنی بوسش میکنی و بععععععععععععععععد دماغشو محکم گاز میگیری خیلییییییییییییییییییییی دوسش داری وقتی چیزی میخوری حتما به اونم میدی وقتی بهت لباس میپوشونم میری از لباسات میاری و میخای تنش کنی برا همین از لباسای کوچ...
14 تير 1392

برای تمام وجودم امیرم

امیرم عطر ِ خواستن ِ تو از تمام ِ جانم فرّار شده.... انگار چشم هايت جادويم ميكند. تو آرامش ِ  مني ... عزیز مامان من با وجود تو مادر شدم من هر روز با شعرهايم كه تمام احساس ِ من است نوازشت ميكنم لمست ميكنم مي بوسمت موهاي نرمت را شانه ميكنم صورتت را ميشويم و به تو شعر ميدهم تا گرسنه ي احساس نباشي احساست دم دستت باشد قايمش نكني ،عزيزك ِ من و ما هر روز ...
13 تير 1392

عکسای14ماهگی گل پسرم

سلام قندکم عسلم بهترینم امیرم هر رود که میگذره ماشاا..بزرگتر میشی شیرینتر و البتهههههههههههه شیطونتر بیشتر اوقات وقتی میخوابی با اینکه کارامم موندهمیشینم کنار تختت و تماشات میکنم از دیدنت سیر نمیشم وقتی میخندیو لپهای تپلیت چال میوفته واااااااااااااااااااای دیگه نگو میخام درسته بخورمت وقتی میپری بغلم و صورتتو به نشانه محبتت به من  به صورتم میچسبونییه حس وصف ناپذیری بهم دست میده انگار توی بهشتم   خدایا شکرت شکرت  این جمله رو شاید روزی هزاران بار میگم شکر که تو رو بهمون داد تو واقعا زیباترین هدیه خدایی میخام از اندازه عشق مادر جون و بابا جونتم بهت بگم که چقدر دوستت دارن مادری میگه وقتی صبح از خواب بلند میشه به عشق تو کارا...
13 تير 1392
1